هيئت زوّارالحسين عليه السلام

حسينيه شهيد محمّد علي دولت آبادي

مروري بر زندگي پربار حضرت فاطمه زهرا(س)

۲۱۲ بازديد

مروري برزندگي پربار حضرت فاطمه زهرا(س)،هيئت زوارالحسين(ع)

 

بسمه تعالي 

مروري بر زندگي پربارحضرت فاطمه زهرا (سلام الله عليها)

فاطمه (عليها السلام) در نزد مسلمانان برترين و والامقام ترين بانوي جهان در تمام قرون و اعصار مي‌باشد. اين عقيده بر گرفته از مضامين احاديث نبوي است. اين طايفه از احاديث، اگر چه از لحاظ لفظي داراي تفاوت هستند، اما داراي مضموني واحد مي‌باشند. در يكي از اين گفتارها (كه البته مورد اتفاق مسلمانان، اعم از شيعه و سني است)، رسول اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) مي‌فرمايند: "فاطمه سرور زنان جهانيان است". اگر چه بنابر نص آيه شريفه قرآن، حضرت مريم برگزيده زنان جهانيان معرفي گرديده و در نزد مسلمانان داراي مقامي بلند و عفت و پاكدامني مثال‌زدني مي‌باشد و از زنان برتر جهان معرفي گشته است، اما او برگزيده‌ي زنان عصر خويش بوده است. ولي علو مقام حضرت زهرا (عليها السلام) تنها محدود به عصر حيات آن بزرگوار نمي‌باشد و در تمامي اعصار جريان دارد. لذا است كه پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در كلامي ديگر صراحتاً فاطمه (عليها السلام) را سرور زنان اولين و آخرين ذكر مي‌نمايند. اما نكته‌اي ديگر نيز در اين دو حديث نبوي و احاديث مشابه دريافت مي‌شود و آن اينست كه اگر فاطمه (عليها السلام) برترين بانوي جهانيان است و در بين زنان از هر جهت، كسي داراي مقامي والاتر از او نيست، پس شناخت سراسر زندگاني و تمامي لحظات حيات او، از ارزش فوق العاده برخوردار مي‌باشد. چرا كه آدمي با دقت و تأمل در آن مي‌تواند به عاليترين رتبه‌هاي روحاني نائل گردد. از سوي ديگر با مراجعه به قرآن كريم درمي‌يابيم كه آيات متعددي در بيان شأن و مقام حضرتش نازل گرديده است كه از آن جمله مي‌توان به آيه‌ي تطهير، آيه مباهله، آيات آغازين سوره دهر، سوره كوثر، آيه اعطاي حق ذي القربي و... اشاره نمود كه خود تأكيدي بر مقام عميق آن حضرت در نزد خداوند است. اين آيات با تكيه بر توفيق الهي، در مقالات ديگر مورد بررسي قرار خواهد گرفت. ما در اين قسمت به طور مختصر و با رعايت اختصار، به مطالعه شخصيت و زندگاني آن بزرگوار خواهيم پرداخت.

 مروري برزندگي پربار حضرت فاطمه زهرا(س)،هيئت زوارالحسين(ع)

نام، القاب، كنيه‌ها

 نام مبارك آن حضرت، فاطمه (عليها السلام) است و از براي ايشان القاب و صفات متعددي همچون زهرا، صديقه، طاهره، مباركه، بتول، راضيه، مرضيه، نيز ذكر شده است.

فاطمه، در لغت به معني بريده شده و جدا شده مي‌باشد و علت اين نامگذاري بر طبق احاديث نبوي، آنست كه: پيروان فاطمه (عليها السلام) به سبب او از آتش دوزخ بريده، جدا شده و بركنارند.

زهرا به معناي درخشنده است و از امام ششم، امام صادق (عليه السلام) روايت شده است كه: "چون دخت پيامبر در محرابش مي‌ايستاد (مشغول عبادت مي‌شد)، نورش براي اهل آسمان مي‌درخشيد؛ همانطور كه نور ستارگان براي اهل زمين مي‌درخشد."

مروري برزندگي پربار حضرت فاطمه زهرا(س)،هيئت زوارالحسين(ع)

لطفا براي مطالعه متن،روي ادامه مطلب كليك كنيد!!!!!

چهل حديث حضرت زهرا (س)

۹۰ بازديد

چهل حديث ازفاطمه الزهرا(س)،هيئت زوارالحسين(ع) 

 

چهل حديث حضرت زهرا (س) 

خدايي را حمد و سپاس گوييد كه به خاطر عظمت و نورش ، هر كه در آسمانها و زمين است به سوي او وسيله مي جويد و ما وسيله او در ميان مخلوقاتش و خاصّان درگاه و جايگاه قدس او و حجّت غيبي و وارث پيامبرانش هستيم.

۱) موقعيت اهل بيت در نزد خدا :

خدايي را حمد و سپاس گوييد كه به خاطر عظمت و نورش ، هر كه در آسمانها و زمين است به سوي او وسيله مي جويد و ما وسيله او در ميان مخلوقاتش و خاصّان درگاه و جايگاه قدس او و حجّت غيبي و وارث پيامبرانش هستيم.

۲) حرمت مست كننده ها :

پيامبر خدا (ص) به من فرمود : اي دوستِ پدر! هر مست كننده اي حرام است و هر مست كننده اي خمر است.

۳) بهترين زنان كيستند؟

حضرت در وصف اين كه بهترين چيز براي زنان چيست ، فرموده اند : اين كه زنان، مردان را نبينند و مردان هم زنان را نبينند.

۴) نتيجه عبادت خالص :

هر كه عبادت خالصش را به سوي خدا بالا فرستد ، خداوند متعال برترين بهره و سودش را به سوي او پايين فرستد.

۵) فاطمه در مقام شكوه از دو خليفه :

حضرت زهرا (س) خطاب به خليفه اوّل و دوّم فرمود :

آيا اگر حديثي را از پيامبر خدا (ص) نقل كنم به آن عمل خواهيد كرد ؟ گفتند: آري

فرمودند : شما را به خدا آيا نشنيده ايد كه پيامبر (ص) فرموده اند :

خشنودي فاطمه خشنودي من و خشم فاطمه خشم من است ، هر كه دخترم فاطمه را دوست بدارد مرا دوست داشته و هر كه فاطمه را خشنود سازد مرا خشنود ساخته و هر كه فاطمه را خشمگين نمايد مرا خشمگين نموده است ؟

گفتند : آري ، چنين حديثي را از پيامبر خدا (ص) شنيده ايم.

فرمود : من هم خدا و فرشتگان را گواه مي گيرم كه شما دو نفر مرا خشمگين نموديد و خشنودم نساختيد و چون پيامبر (ص) را ملاقات نمايم حتماً از شما به او شكايت خواهم نمود.

۶) بدترين امّت :

بدترين امّت من كساني هستند كه :

از انواع نعمتها تغذيه مي كنند و خوراكي هاي رنگارنگ مي خورند و لباسهاي گوناگون مي پوشند و هر چه بخواهند مي گويند.

۷) نزديكترين اوقات زن به خدا :

پيامبر اكرم (ص) از اصحابش پرسيد : زن چيست؟ گفتند: زن ناموس است.

فرمود : زن چه موقع به خدايش نزديكتر است ؟ اصحاب نتوانستند جواب گويند.

چون اين سخن به گوش فاطمه (س) رسيد ، فرمود :

نزديكترين اوقات زن به خداي خود هنگامي است كه در كُنج خانه خود باشد.

پس از اين جواب ، پيامبر اكرم (ص) فرمود : حقّا كه فاطمه پاره تن من است.

چهل حديث ازفاطمه الزهرا(س)،هيئت زوارالحسين(ع)

 

۸) نتيجه صلوات بر زهرا (س) :

رسول خدا (ص) به من گفت: اي فاطمه ! هر كه بر تو صلوات فرستد ، خداوند او را بيامرزد و به من ، در هر جاي بهشت باشم، ملحق گرداند.

۹) علي (ع)، رهبر و پيشوا :

پيامبر اكرم (ص) فرمود : هر كه من سرپرست اويم ، پس علي سرپرست اوست و هر كه را من رهبر اويم ، پس علي رهبر اوست.

۱۰) حجاب فاطمه :

پيامبر اكرم (ص) همراه با مرد نابينايي به خانه فاطمه (س) آمد ، بلافاصله فاطمه (س)خود را كامل پوشاند.

رسول خدا (ص) فرمود : چرا خود را پوشاندي با اين كه او تو را نمي بيند ؟

فاطمه (س) فرمود : اي پيامبر خدا! اگر او مرا نمي بيند ، من كه او را مي بينم و او بوي مرا حس مي كند!

پيامبر اكرم فرمود : گواهي مي دهم كه تو پاره دل مني.

۱۱) دستور العملي جامع :

در وقتي كه بستر خواب را گسترده بودم ، رسول خدا (ص) بر من وارد شد ، فرمود : اي فاطمه ! نخواب مگر آن كه چهار كار را انجام دهي:

قرآن را ختم كني، و پيامبران را شفيعت گرداني و مؤمنين را از خود راضي كني و حجّ و عمره اي را به جا آوري.

اين را فرمود و شروع به خواندن نماز كرد ، صبر كردم تا نمازش تمام شد ، گفتم : يا رسول اللّه! به چهار چيز مرا امر فرمودي در حالي كه بر آنها قادر نيستم!

آن حضرت تبسّمي كرد و فرمود :

چون قل هو اللّه را سه بار بخواني مثل اين است كه قرآن را ختم كرده اي، و چون بر من و پيامبران پيش از من صلوات فرستي ، شفاعت كنندگان تو در روز قيامت خواهيم بود و چون براي مؤمنين استغفار كني ، آنان همه از تو راضي خواهند شد و چون بگويي : سُبحانَ اللّه وَ الحَمدُ للّه وَ لا اِلهَ اِلاَّ اللّهُ وَ اللّهُ اكبر ُ، حجّ و عمره اي را انجام داده اي.

۱۲) رضايت شوهر :

پيامبر اكرم (ص) فرمود : واي به حال زني كه شوهرش را خشمگين سازد و خوشا به حال زني كه شوهرش از او خشنود باشد.

۱۳) ثواب انگشتر عقيق :

كسي كه انگشتر عقيق به دست كند ، هميشه خير مي بيند.

چهل حديث ازفاطمه الزهرا(س)،هيئت زوارالحسين(ع)

 

۱۴) علي (ع) ، بهترين داور :

گروهي از فرشتگان درباره چيزي با يكديگر مشاجره نمودند ، حاكم و داوري را از بني آدم تقاضا كردند ، خداوند متعال به آنها وحي فرمود كه خودتان انتخاب كنيد و آنان علي ابن ابيطالب (عليه السلام) را برگزيدند.

۱۵) زنان دوزخي :

پيامبر اكرم (ص) (درباره مشاهدات خود از عذاب دوزخيان در شب معراج) فرمود :

دخترم ! امّا زني كه به مويش آويخته شده بود ، كسي بود كه مويش را از مردان نمي پوشانيد ، و آن كه به زبانش آويزان بود، زني بود كه شوهرش را آزار مي داد ... و آن كه سرش سرِ خوك و بدنش بدنِ الاغ بود، زني بود كه سخنچين و دروغگو بود و آن كه صورتش به شكل سگ بود ، زني بود كه آواز مي خواند و نوحه سرايي مي كرد و حسد مي ورزيد.

۱۶) شرايط روزه دار :

روزه دار چون زبانش و گوشش و چشمش و اعضايش را [از حرام ]نگه ندارد، روزه دار نيست.

۱۷) داناترين و نخستين مسلمان :

رسول خدا (ص) به من فرمودند : شوهر تو در دانش ، داناترين مردم و نخستين مرد مسلمان و در بردباري ، برترين مردم است.

۱۸) كمك به ذراري پيامبر :

پيامبر اكرم (ص) فرمود : هر كسي براي فردي از فرزندان من كاري انجام دهد و بر آن كار پاداشي نگيرد ، من پاداش دهنده او خواهم بود.

۱۹) علي و شيعيان :

پيامبر خدا (ص) به علي (عليه السلام) نگريست و فرمود : اين شخص و پيروانش در بهشت اند.

۲۰) شيعه علي در قيامت :

پيامبر خدا (ص) به علي (عليه السلام) فرمود : اي اباالحسن ! آگاه باش كه تو و پيروانت در بهشت هستيد.

چهل حديث ازفاطمه الزهرا(س)،هيئت زوارالحسين(ع)

 

۲۱) قرآن و عترت در آخرين سخن پيامبر :

از پدرم رسول خدا (ص) در هنگام مرضي كه به سبب آن از دنيا رفت و در حالي كه خانه مملوّ از اصحاب بود ـ شنيدم كه فرمود : اي مردم ! نزديك است كه به آساني از ميان شما رخت بربندم ، و به تحقيق سخني كه عذر را بر شما تمام كند پيش فرستادم.

بدانيد كه من در ميان شما ، كتاب پروردگارم و عترتم ، اهل بيتم را بر جاي مي گذارم.

آن گاه دست علي را گرفت و فرمود : اين علي با قرآن است و قرآن با علي است ، از هم جدا نمي شوند تا هر دو در كنار حوض كوثر بر من وارد شوند. من در قيامت از شما از آنچه درباره اين دو پس از من انجام دهيد ، خواهم پرسيد.

۲۲) شستن دستها :

رسول خدا (ص) فرمود : سرزنش نكند جز خود را ، كسي كه شب كند ، در حالي كه دستش چرب و بدبو باشد.

۲۳) نتيجه گشاده رويي :

گشاده رويي در چهره مؤمن براي صاحبش، بهشت را سبب مي شود.

۲۴) رنج خانه داري :

اي رسول خدا ! دو دستم از سنگ آسيا پينه بسته ، يك بار آرد مي كنم و يك بار خمير مي سازم.

۲۵) زيان بخل :

پيامبر اكرم (ص) فرمود : از بخل ورزيدن بپرهيز ، زيرا كه بخل آفتي است كه در شخص بزرگوار نيست.

از بخل بپرهيز ، زيرا كه آن درختي است در آتش دوزخ كه شاخه هايش در دنياست ، هر كه به شاخه اي از شاخه هايش درآويزد ، داخل جهنّمش گردانَد.

۲۶) نتيجه سخاوت :

پيامبر اكرم (ص) به من گفت : بر تو باد سخاوت ورزيدن ، زيرا كه سخاوت درختي از درختان بهشت است كه شاخه هايش به زمين آويخته است ، هر كه شاخه اي از آن را بگيرد ، او را به سوي بهشت مي كشاند.

۲۷) نتيجه سلام و تحيّت بر رسول خدا و دخترش زهرا :

پدرم در زمان حياتش به من فرمود : هر كه بر من و تو تا سه روز تحيّت و سلام بفرستد ، بهشت بر او واجب گردد.

چهل حديث ازفاطمه الزهرا(س)،هيئت زوارالحسين(ع)

 

۲۸) خنده اسرار آميز :

هنگامي كه رسول خدا(ص) مريض شد ، دخترش فاطمه را نزد خود خواند و در گوش او سخن گفت.

فاطمه (س) گريه كرد ، مجدّداً رسول خدا با او نجوا كرد ، فاطمه (س) خنديد.

عايشه گويد : در اين باره از حضرت زهرا (س) پرسيدم ، فرمود : چون پيامبر (ص) مرگش را به من خبر داد ، گريستم ، پس از گريه ام به من خبر داد كه نخستين كسي كه او را ملاقات كند من هستم ، در نتيجه خنديدم.

۲۹) پيامبر ، پدر فرزندان زهرا :

فاطمه (س) از پيامبر اكرم (ص) نقل كرده كه فرمود :

همانا خداوند عَزَّ وَ جَلَّ ذرّيّه هر يك از فرزندان مادري را سبب ارتباط و خويشاوندي قرار داده كه به وسيله آن ذرّيّه به او منسوب مي شوند ، مگر فرزندان فاطمه (س) كه من سرپرست و خويشاوند آنها هستم. [و به من منسوب مي شوند]

۳۰) خوشبخت واقعي :

فاطمه (س) از پيامبر اكرم (ص) نقل كرده كه فرمود : اين جبرئيل (عليه السلام) است كه مرا خبر مي دهد :

همانا خوشبخت ، تمام خوشبخت و خوشبخت واقعي ، كسي است كه علي را ، در زندگي ام و پس از مرگم ، دوست داشته باشد.

۳۱) پيامبر در جمع اهل بيت :

بر رسول خدا (ص) وارد شدم، جامه اي را گستراند و فرمود : بنشين، در اين وقت حسن (عليه السلام) آمد ، فرمود : نزد مادرت بنشين ، بعداً حسين (عليه السلام) آمد. فرمود : با اينها بنشين. پس علي (عليه السلام) آمد. فرمود : تو نيز با اينان بنشين ، آن گاه اطراف جامه را گرفت و روي ما انداخت. فرمود : خدايا ! اينها از منند و من از اينهايم ، خدايا ! از اينان راضي باش ، همان طور كه من از اينها راضي ام

۳۲) دعاي پيامبر در وقت ورود و خروج از مسجد :

فاطمه (س) فرموده است :

پيامبر اكرم (ص) چون داخل مسجد مي شد مي فرمود : «به نام خدا ، خدايا بر محمّد درود فرست و گناهانم را بيامرز و درهاي رحمتت را برايم باز كن!» و چون خارج مي شد مي فرمود : «به نام خدا ، خدايا بر محمّد درود بفرست و گناهانم را بيامرز و درهاي بخششت را برايم باز كن!»

۳۳) سحر خيزي :

رسول خدا (ص) بر من گذشت ، در حالي كه در خواب صبحگاهي بودم ، مرا با پايش تكان داد و فرمود :

دخترم ! برخيز شاهد رزق و روزي پروردگارت باش و از غافلان مباش ، زيرا كه خداوند روزي هاي مردم را بين طلوع فجر تا طلوع آفتاب تقسيم مي كند.

۳۴) مريض در پناه خدا :

فاطمه(س) فرموده است : پيامبر اكرم(ص) فرمود :

چون بنده خدا بيمار گردد ، خداوند به فرشتگانش وحي مي كند : قلم تكليف را از بنده ام ـ تا وقتي كه در عهد و پيمان من است ـ برداريد ، زيرا خودم او را بازداشت نموده تا جانش را بگيرم يا آزادش گذارم. پدرم مي فرمود : خداوند به فرشتگانش وحي فرستاد كه براي بنده بيمارم پاداش كارهايي را كه در وقت سلامتش انجام مي داد ، بنويسيد.

۳۵) نرمخويي در مقابل ديگران و احترام به زنان :

پيامبر اكرم (ص) فرموده است : بهترين شما نرمخوترين شما به اطرافيان و بزرگوارترين شما به زنان است.

۳۶) پاداش آزادي بردگان :

پيامبر اكرم (ص) فرمود : هر كه بنده مؤمني را آزاد كند ، به اِزاي هر عضوي از آن بنده ، عضوي از او از آتش جهنّم آزاد گردد.

۳۷) زمان استجابت دعا :

رسول خدا(ص) فرمود : در روز جمعه ساعتي است كه بنده مسلمان در آن وقت چيزي از خدا نخواهد مگر آن كه خداوند به او عطا گرداند، و آن وقتي است كه نيمه خورشيد به سوي مغرب نزديك گردد.

۳۸) سستي در نماز :

از پدرم رسول خدا(ص)درباره مردان و زناني كه در نمازشان سستي و سهل انگاري مي كنند، پرسيدم.

آن حضرت فرمودند :

هر زن و مردي كه در امر نماز ، سستي و سهل انگاري داشته باشد ، خداوند او را به پانزده بلا مبتلا مي گرداند :

خداوند ، بركت را از عمرش مي گيرد.

خداوند ، بركت را از رزق و روزي اش مي گيرد.

خداوند ، سيماي صالحين را از چهره اش محو مي كند.

هر كاري كه بكند بدون پاداش خواهد ماند.

دعايش مستجاب نخواهد شد.

برايش بهره اي از دعاي صالحين نخواهد بود.

ذليل خواهد مُرد.

گرسنه جان خواهد داد.

تشنه كام خواهد مرد ، به طوري كه اگر با همه نهرهاي دنيا آبش دهند ، تشنگي اش برطرف نخواهد شد.

خداوند ، فرشته اي را برمي گزيند تا او را در قبرش ناآرام سازد.

قبرش را تنگ گرداند.

قبرش تاريك باشد.

خداوند فرشته اي را برمي گزيند تا او را به صورتش به زمين كشد ، در حالي كه خلايق به او بنگرند.

به سختي مورد محاسبه قرار گيرد.

و خداوند به او ننگرد و او را پاكيزه نگرداند و او را عذابي دردناك باشد.

۳۹) شكست ظالم :

فاطمه (س) فرمود: پيامبر اكرم (ص) فرموده است : دو سپاه ستمگر به هم نرسند ، مگر آن كه خداوند آن دو را به حال خود واگذارد و باكي نداشته باشد كه كدام يك پيروز گردد. و دو سپاه ستمگر به هم نرسند ، مگر آن كه هزيمت و شكست از آنِ سپاه ظالم تر باشد.

۴۰) بخشي از خطبه زهرا (س) :

حضرت زهرا (س) در آن سخنراني معروفش در مسجد فرمود :

خداوند ايمان را براي تطهير شما از شرك قرار داد و نماز را براي پاك شدن شما از تكبّر و زكات را براي پاك كردن جان و افزوني رزقتان و روزه را براي تثبيت اخلاص و حجّ را براي قوّت بخشيدن دين و عدل را براي پيراستن دلها و اطاعت ما را براي نظم يافتن ملّت و امامت ما را براي در امان ماندن از تفرقه و جهاد را براي عزّت اسلام و صبر را براي كمك در استحقاق مزد و امر به معروف را براي مصلحت و منافع همگاني و نيكي كردن به پدر و مادر را سپر نگهداري از خشم و صله ارحام را وسيله ازدياد نفرات و قصاص را وسيله حفظ خونها و وفاي به نذر را براي در معرض مغفرت قرار گرفتن و به اندازه دادن ترازو و پيمانه را براي تغيير خوي كم فروشي و نهي از شرابخواري را براي پاكيزگي از پليدي و دوري از تهمت را براي محفوظ ماندن از لعنت و ترك سرقت را براي الزام به پاكدامني و شرك را حرام كرد براي اخلاص به پروردگاري او ، بنابراين ، از خدا آن گونه كه شايسته است بترسيد و نميريد ، مگر آن كه مسلمان باشيد و خدا را در آنچه به آن امر كرده و آنچه از آن بازتان داشته است اطاعت كنيد ، زيرا كه :

«از بندگانش ، فقط آگاهان، از خدا مي ترسند.» (سوره فاطر آيه ۲۸)

 

چهل حديث ازفاطمه الزهرا(س)،هيئت زوارالحسين(ع)

ولايت فقيه از ديدگاه شيهيد مطهري

۲۵۹ بازديد

 ولايت فقيه از ديدگاه استاد مطهري ، هيئت زوارالحسين(ع)

ولايت فقيه از ديدگاه استاد مطهري

بحث مهم ولايت فقيه و تبيين مسايل تئوريك آن از جمله مسايل مهم فلسفه سياسي در اسلام مي باشد كه هرچند در مورد آن تاليفات و تحقيقات فراواني انجام شده، اما راه طي نشده در فرايند تحليلي آن بسيار است.اين مقاله كوششي در همين راستاست.
استاد شهيد مرتضي مطهري، معلمي بزرگوار بود كه با شمع هدايت خويش سرچشمه هاي تحريف را بيش از هركس ديگري تشخيص مي داد و به مقابله با آن مي پرداخت،غافل از اين كه گفتار خود او نيز ممكن است زماني گرفتار حريق تحريف شود و تاويل هاي ناتمام وبعضا ناصواب، بيان موجز او را در مبحثي چون ولايت فقيه تهديد نمايد.آن چه تاكنون ابزار تحليل تئوري ولايت فقيه از ديدگاه استاد مطهري قرار گرفته است ناشي از تمركز نظريه پردازان بر سه مسأله حقوق طبيعي،انتخاب مردمي و محدوده زماني بوده است كه منجر به برداشت رايجي از نظر استاد تحت عنوان،ولايت انتخابي مقيده فقيه گشته است.
اين گفتار قصد دارد با نگاهي گذرا بر دو مساله اول،ميزان صحت و سقم نظريه فوق را در مورد رهبري و موقتي بودن آن مورد ارزيابي قرار دهد.براي اين منظور به شكل مختصر از اين حق طبيعي آغاز مي كنيم.
1-استاد مطهري در سيري در نهج البلاغه طبق منطق اين كتاب حقوق را متقابل مي داند و معتقد است از جمله حقوق الهي حقوقي است كه مردم بر مردم دارند و هر حقي وظيفه اي ايجاد مي كند،بزرگ ترين اين حقوق متقابل،حقوق مردم بر حكومت و حكومت بر مردم است و وقتي حق در جامعه حاكم شد اركان دين قوام مي يابد «1» .از نظر ايشان بشر احتياجاتي فراتر از آب و نان هم دارد و عوامل رواني نيز هست كه در جلب رضايت انسان شرط است و اعتراف حكومت به حقوق واقعي مردم و احتراز از هر نوع عمل كه مشعر بر نفي حاكميت آن ها باشد از شرايط اوليه جلب رضا و اطمينان آنان است. «2» اين بحث در كتاب«نظام حقوق زن در اسلام»از نقطه نظر ابتدايي تري مورد توجه واقع مي شود و با مساله آفرينش گره مي خورد كه براساس آن،هر استعداد طبيعي يك سند طبيعي براي يك حق طبيعي است و چون انسان موجودي مدني الطبع است،افراد بشر از حقوق طبيعي مشابه و مساوي در اجتماع مدني برخوردارند و مطالعه در احوال طبيعت انسان ها روشن مي كند، افراد بشر هيچ كدام طبيعتا رييس و مرئوس و مطيع و مطاع،آفريده نشده اند و تفاوت آن ها در حقوق اكتسابي است. «3»
نگاه واقع بينانه به مطالب فوق حكايت از حقوقي دارد كه جزو حقوق اوليه هر فرد فارغ از هر نژاد و زمان و مسلك مذهبي است كه مي توان با گرايش به هر حق ديگري چون اختيار دين و مسلك خاص،آن محدود نمود.اما پذيرش دين هرگز به معناي ميراندن حق طبيعي نيست،خصوصا اگر ديني چون اسلام بر آن معترف نيز باشد، بلكه آن حق داراي مدار و محور مي گردد،به نحوي كه اين حدود مقبول فرد و لازمه دين است و از جمله حقوق اكتسابي در اين حوزه،شايستگي و لياقتي است كه فردي از خود بروز مي دهد و به واسطه آن حكومت و ولايت بر مردم مي يابد و چون فرد ديندار اساسي ترين دغدغه تحديد آزادي فراگير خود را به خاطر دين انجام داده است پس با طوع و رغبت از شرع و دين نمي گريزد و اگر ولايت را صاحب شريعت به فرد شايسته اعطا كرده است،مادامي كه خود به آن لياقت نرسيده است،حق دست اندازي به آن حيطه را ندارد،هرچند حق حاكميت(حق طبيعي خود را)دارد.
براي تبيين مساله فوق، مطالب را در دو نكته خلاصه مي كنيم.
اول آن كه،هرچند حق حاكميت را امري طبيعي و به تعبيري ما قبل ديني و از آن مردم بدانيم،ولي اين مردم نييستند كه محتواي هر حق طبيعي را تعيين و يا انتخاب مي كنند،بلكه محتواي آن را خداوند و به سخني ديگر همان طبيعت،خارج از دسترس بشري قرار داده است.
در مرحله دوم،بايد توجه داشت كه هرچند حق حاكميت جزو حقوق طبيعي و متعلق به مردم است،اما اين گفته لزوما به اين معنا نيست كه هريك از اعضاي جامعه،صلاحيت حاكميت را نيز دارند.چرا كه اساسا بين حق حاكميت و حق ناشي از صلاحيت براي حكومت، فرق است. «4» لذا صرف حق طبيعي بر اعمال حق حاكميت در جامعه اسلامي تنها بخشي از لوازم حاكميت است.
عدم توجه به ماهيت حق طبيعي و حق متقابل مردمي در حكومت ديني،سبب آن شده تا با وامگيري آزادانه از گفتار استاد چنان از آزادي و حكومت سخن به ميان آيد كه بي شباهت به جامعه طبيعي هابز نخواهد بود و البته شايسته است تا در بين اين مسايل جايگاه اختيار و انتخاب اعضاي جامعه نيز لحاظ شود تا پذيرش محتوايي چون دين براي حقوق، آن را تعارض طبيعت جلوه ندهد. شايد اين بيان استاد عنايت به همين مطلب را روشن تر سازد:
حقيقت اين است كه ايمان به خداوند از طرفي زيربناي انديشه عدالت و حقوق ذاتي مردم است و تنها با اصل قبول وجود خداست كه مي توان حقوق ذاتي و عدالت واقعي را به عنوان دو حقيقت مستقل از فرضيه ها و قراردادها پذيرفت و از طرف ديگر بهترين ضامن اجرايي آن هاست.منطق نهج البلاغه در باب حق و عدالت بر اين اساس است. «5»
2-در تعريف جمهوري اسلامي،شهيد مطهري گويد:
«جمهوري اسلامي يعني حكومتي كه شكل آن،انتخاب رييس حكومت از سوي عامه مردم است...» «6»
استاد از«انتخاب»سخن مي گويد.اما هيچ مكانيسم و شيوه اي براي اين انتخاب ارايه نمي دهد.از طرف ديگر استاد به «رييس حكومت»اشاره داردمراد رييس دولت است يا مرجع و رهبر و به تعبيري ولي فقيه؟!استاد تبيين نمي كند.
اما ايشان در تبيين شكل حكومت هاي دنيا آن گاه كه به حكومت عامه مي رسد مي فرمايد:«يعني حكومتي كه در آن حق انتخاب با همه مردم است،قطع نظر از اين كه مرد يا زن،سفيد يا سياه،داراي اين عقيده يا آن عقيده باشند.در اين جا فقط شرط بلوغ سني و رشد عقلي معتبر است و نه چيز ديگر. «7»

ولايت فقيه از ديدگاه استاد مطهري ، هيئت زوارالحسين(ع)

اگر اين گفته شهيد مطهري را دليل بر سبك انتخاب در نظام جمهوري بدانيم در آن صورت بايد بپذيريم كه مراد استاد از رييس حكومت،رييس دولت و يا به تعبيري رييس جمهور است،چرا كه در اين جا مردم فارغ از هر ايده و عقيده اي آزادند و حق انتخاب دارند.درحالي كه در مورد ولي فقيه و مرجع چنين آزادي وجود ندارد و اساسا بي معناست كه فردي پيرو اديان ديگر براي خود ولايت فقيه را بپذيرد.استاد دليل اين مساله را توضيح مي دهد:
«ولايت فقيه،يك ولايت ايدئولوژيك است و اساسا فقيه را خود مردم انتخاب مي كنند و اين امر عين دموكراسي است...مرجع را به عنوان كسي كه در اين مكتب صاحب نظر است خود مردم انتخاب مي كنند.
حق شرعي امام(ره)از وابستگي قاطع مردم به اسلام به عنوان يك مكتب و يك ايدئولوژي ناشي مي شود..در حقيقت حق شرعي و ولايت شرعي،يعني مهر ايدئولوژي مردم.» «8»
پس آيا اقليت ديني جامعه در انتخاب حاكم نقشي ندارند؟از نظر استاد چرا،آن ها در انتخاب رييس دولت و حكومت داراي نقش يكساني با ساير افراد هستند:
«...و حق عرفي،همان حق حاكميت ملي مردم است،كه آن ها بايد فرد مورد تاييد رهبر را انتخاب كنند و به او رأي اعتماد بدهند.» «9»

 

حال اين رهبر كه حاكميت ايدئولوژيك دارد چگونه انتخاب مي شود.در اين مورد استاد در ضمن يادداشت هاي خود در باب انواع حاكميت نوعي از حكومت الهي و مردمي را تصوير مي كند كه البته با در نظر گرفتن ضرورت فقاهت و عدالت براي حاكم آن را قابل انطباق با نظريه شيعه مي داند.
«وضع قانون كلي،الهي است ولي تعيين«حاكم»براي وضع قوانيني جزيي و حكم برطبق مصالح و آمريت بر عهده مردم و حق مردم است...ولي انتخابگرها يا ساير فقها هستند و يا انتخاب آن ها،نظير انتخاب مرجع تقليد با عامه است كه نوعي دموكراسي محسوب مي شود.»
در عبارت فوق دقت كنيد با در نظر گرفتن شرط عدالت و فقاهت در شيعه براي حاكم در شيوه انتخاب وي.
الف-انتخابگرها،فقها هستند،يعني فقهاي جامعه چنين حاكمي را برمي گزينند. (بلاواسطه مردم)
ب-انتخابگرها(فقها)خود به وسيله عامه مردم انتخاب مي شوند،همانگونه كه مردم «مرجع تقليد»خود را انتخاب مي كنند(شيوه سنتي)و آن گاه آن افراد منتخب مردم حاكم را انتخاب مي كنند.
حال اگر شخصي اشكال نمايد كه مراد استاد از«حاكم»در اين جا«ولي فقيه»نبوده و منظور «رييس دولت يا رييس جمهور» است،مي توان پذيرفت ولي نتيجه بسيار غيرمنتظره خواهد بود،چرا كه چنين فردي نه تنها بايستي شرط عدالت و فقاهت را داشته باشد بلكه مردم هم مستقيما در انتخاب او نقشي نخواهند داشت و به تعبيري بهتر مردم با واسطه فقها او را انتخاب مي كنند كه«نوعي دموكراسي»محسوب مي شود و اين با شروط جزيي چون بلوغ و سن كه استاد براي حكومت منتخب عامه در نظر مي گيرد منافات دارد.
بنابراين مردم از ديدگاه استاد مطهري خود ولي فقيه را برمي گزينند ولي نه به صورت مستقيم و نه هركسي را مي پسندند،بلكه در چارچوب شريعت و فقاهت و عدالت و با اعمال نظارت و واسطه گري ساير فقها.
3-گفتيم كه استاد در تعريف جمهوري اسلامي فرمودند:
«جمهوري اسلامي يعني حكومتي كه شكل آن،انتخاب رييس حكومت از سوي عامه مردم است براي مدت موقت و محتواي آن هم اسلامي است». «10»
اصل دوم در اين تعريف «زمان»است كه حكايت از «موقتي»بودن رييس حكومت دارد.بار ديگر اين پرسش مطرح مي شود كه مراد از رييس حكومت كيست؟بار ديگر جواب آن است كه مراد از رييس حكومت همان رييس دولت است،چرا كه استاد در يادداشت هاي خود نيز بين دولت و حكومت تفاوتي قايل نشده اند و از آن دو يك تعريف ارايه كرده اند. «11» در عين حال انتخاب رييس حكومت تحت نظر ولي فقيه است و مردم بايد كسي را انتخاب كنند كه رهبر تاييد مي كند،چرا كه آنان او را مقام صلاحيتداري مي دانند كه به واسطه حق شرعي،مي تواند قابليت اشخاص رااز جهت انجام وظايف اسلامي تشخيص دهد.او صلاحيت مجري قانون و كسي را كه مي خواهد رييس دولت شود و كارها را در كادر ايدئولوژي اسلام به انجام برساند،مورد نظارت و بررسي قرار مي دهد. «12» ولي فقيه صلاحيت هر حاكمي را از اين نظر كه قابليت اجراي قوانين ملي اسلامي را دارد يا نه،بايد مورد تصويب قرار دهد.بر اين اساس امام در زمان خود به نخست وزير دولت موقت مي نويسد:به موجب حق شرعي(ولايت فقيه)و به موجب راي اعتمادي كه از طرف اكثريت قاطع ملت به من ابراز شده،رييس دولت را تعيين مي كنم. «13»

ولايت فقيه از ديدگاه استاد مطهري ، هيئت زوارالحسين(ع)

بر اين اساس است كه استاد در تعريف جمهوري اسلامي،همه مردم را از هر گروه و نژاد و رنگ و مسلك و مذهبي مجاز به انتخاب مي داند و اساسا انتخاب رييس حكومت(نه رهبر و ولي فقيه)را حق آن ها مي شمارد و مي فرمايد:
«...در اين جا فقط شرط بلوغ سني و رشد عقلي معتبر است و نه چيز ديگر،به علاوه اين حكومت، حكومتي موقت است.يعني هرچند سال يكبار بايد تجديد شود.يعني اگر مردم بخواهند مي توانند حاكم را براي بار دوم يا احيانا بار سوم و چهارم-تا آن جا كه قانون اساسي شان اجازه مي دهد-انتخاب كنند و در صورت عدم تمايل،شخص ديگري را كه از او بهتر مي دانند انتخاب كنند.» «14»
معلوم نيست برپايه چه استدلالي استاد را سردمدار موقت دانستن ولي فقيه مي دانند و برخي چنين برداشت كرده اند كه چون«آراء استاد مبناي فكري جمهوري اسلامي»را تشكيل مي دهد،پس هر نوع تفسير ديگري از آن احتياج به رفراندم ديگري چون رفراندم سال 1358 دارد. «15» و يا استدلال مي كنند كه«جمهوري به همان معنايي كه در همه جاي دنيا است»و لذا جمهوري انتخاب رييس حكومت به وسيله مردم براي مدت موقت است...و نتيجه مي گيرند كه ولايت فقيه نه تنها براساس انديشه شهيد مطهري بلكه بر مبناي اعتراف امام(ره)نيز بايستي موقت باشد.براي نمونه پژوهشگر بزرگواري با عاريه گرفتن و نقل اين بخش از فرمايش امام(ره)كه:اگر پدران ما در زماني به حكومت مشروطه راي دادند چرا براي ما معتبر باشد»استدلال به فلسفه موقتي بودن دوران رهبري از ديدگاه شهيد مطهري و امام(ره)پرداخته اند. «16» غافل از اين كه نظر استاد به كم تر تئوري كه شايد شبيه باشد همين«ولايت انتخابي مقيده فقيه»است و اساسا آن كه چون امام(ره)معتقد به ولايت فقها(نه وكالت فقيه) است تلقي موقتي و انتخابي بودن بري او صادق نيست چرا كه كسي قدرت اعطاي ولايت را دارد كه خود دارنده آن باشد و استدلال به فرمايش امام(ره)متاسفانه نوعي مصادره به مطلوب و خارج از روحيه علمي و تحقيقي به كار رفته و امام(ره)فرمايش خود را در نفي سلطنت به دليل وراثتي بودن آن ابراز داشته، «17» بنابراين تعميم آن به حكومت اسلامي و مقايسه با آن،ماهيتا متفاوت بوده و چيزي جز قياس مع الفارق نيست.حتي آقاي منتظري كه به عنوان قسمتي از نظريه خود از نوعي وكالت سخن مي گويد موقتي بودن رهبري را تنها به صورت شرط ضمن عقد(قانون اساسي)لازم مي شمارد. «18»
روحيه محققانه ايجاب مي كند تا پژوهشگر در ارايه نظريه محقق به صورت صريح و فارغ از گرايش ها و ارزش هاي موثر به تحقيق بر تبيين ديدگاه خود بپردازد همين جاست كه استاد آزادي در بيان را لازمه حركت فكري جامعه مي داند و مخالفت خود را با كساني كه براي تبليغ انگيزه هاي غيرديني از دين مايه مي گيرند اعلام مي دارد.آن چه در اين مجال ضروري به نظر مي رسد تذكر اين نكته است كه محقق براي توجيه و تبيين نتيجه تحقيق خود در هر زمينه اي كه باشد،نبايستي در صدد باشد از زبان افراد صاحب نام و وجيه سخن گويد و ابطال نظر خود را در راستاي تخريب شخصيت آنان قرار دهد.نوشته هاي اخير نيز با مطرح كردن موقتي بودن رهبري تلاش دارند تا نظريه خود را از زبان استاد مطهري و امام(رحمة الله عليه)بيان كنند،درحالي كه معدود علمايي هستند كه صريحا به اين مسأله پرداخته اند و به دليل عدم اقبال عامه،محققان به گفتار آن ها كم تر استناد مي كنند.

ولايت فقيه از ديدگاه استاد مطهري ، پوستر شهيدمحمد علي دولت آبادي


پي نوشت ها

«(1)-مطهري،مرتضي،سيري در نهج البلاغه،انتشارات صدرا، تهران،1374،صص 107- 106 و خطبه 33 و 214 نهج البلاغه.»

«(2)-همان،صص 119- 118.»

«(3)-ر.ك مطهري،مرتضي، نظام حقوق زن در اسلام، انتشارات صدرا،تهران/1371، ص 176.»

«(4)-مطهري،مرتضي، پيرامون جمهوري اسلامي، انتشارات صدرا/تهران،1374، ص 155.»

«(5)-مطهري،سيري در نهج البلاغه،صص 120 و 124.»

«(6)-مطهري،مرتضي، پيرامون انقلاب اسلامي، انتشارات صدرا،تهران/1374، ص 8.»

«(7)-همان،ص 80.»

«(8)-همان،ص 86.»
«(9)-همان.»

«(10)-همان،ص 80.»

«(11)-مطهري پيرامون جمهوري اسلامي،صص 151 و 150.»

«(12)-مطهري،انقلاب اسلامي،صص 6-85.»

«(13)-مطهري انقلاب اسلامي،ص 86.»

«(14)-همان،ص 80.»

«(15)-كديور،محسن، سمينار آزادي و انديشه سياسي...،دانشگاه شهيد بهشتي تاريخ 31/2/75.»

«(16)-كديور،محسن، هفته نامه آبان،سال اول.شماره 24،شنبه 19/2/1377.»

«(17)-ر.ك.ج 3،ص 138 تا 140 صحيفه نور.»

«(18)-كديور،محسن، نظريه هاي دولت در فقه شيعه، نشر ني/1376،ص 155.»

«(19)-منتظري،حسينعلي، مباني فقهي حكومت اسلامي،ج 2،نشر تفكر/قم،1369-ص 369.»

 

                                                      منابع مقاله: نشريه راه مردم

 

ولايت فقيه از ديدگاه استاد مطهري ، هيئت زوارالحسين(ع)

دعا كننده براي فرج حضرت آقا امام زمان(عج) مشمول چه بركاتي ميشود؟

۲۸۶ بازديد

فوايد وآثاردعابراي فرج آقا امام زمان(عج)،هيئت زوارالحسين(ع)

 

دعا كننده براي فرج حضرت مشمول بركات زير مي‌شود:

1 - اطاعت از امر مولايش كرده است، كه فرموده‌اند: و بسيار دعا كنيد براي تعجيل فرج كه فرج شما در آن است.

2 - اين دعا سبب زياد شدن نعمت ها مي شود.

3 - اظهار محبت قلبي است.

4 - نشانه انتظار است.

5- زنده كردن امر ائمه اطهار عليهم السلام است.

6 - مايه ناراحتي شيطان لعين است.

7 - اداء قسمتي از حقوق آن حضرت است (كه اداء حق هر صاحب حقي واجب ترين امور است.)

9 - تعظيم خداوند و دين خداوند است.

فوايد وآثاردعابراي فرج آقا امام زمان(عج)،هيئت زوارالحسين(ع)

 

10 - حضرت صاحب الزمان عليه السلام در حق دعا كننده دعا مي كند.

11 - شفاعت آن حضرت در قيامت شامل حال او مي شود.

12 - شفاعت پيامبر ان شاء الله شامل حال او مي شود.

13 - اين دعا امتثال امر الهي و طلب فضل و عنايت اوست.

14 - مايه استجابت دعا مي شود.

15 - اداء اجر رسالت است.

16 - مايه دفع بلاست.

17 - سبب وسعت روزي است ان شاء الله.

18 - باعث آمرزش گناهان مي شود.

19 - دعا كننده مشرف به ديدار آن حضرت در بيداري يا خواب مي شود.

20 - در زمان ظهور آن حضرت به دنيا رجعت مي كند.

21 - از برادران پيامبر صلي الله عليه و آله خواهد بود.

22 - فرج مولاي ما حضرت صاحب الزمان عليه السلام زودتر واقع خواهد شد.

23 - سبب پيروزي از پيغمبر و امامان - صلوات الله عليهم اجمعين - مي شود.

24 - وفاي به عهد و پيمان الهي است.

25 - آثار نيكي به والدين براي دعا كننده فرج حاصل مي گردد.

26- فضيلت رعايت و اداء امانت برايش حاصل مي شود.

فوايد وآثاردعابراي فرج آقا امام زمان(عج)،هيئت زوارالحسين(ع)

 

27 - سبب زياد شدن اشراف نور امام عليه السلام در دل او مي گردد.

28 - دعا براي فرج موجب طولاني شدن عمرش خواهد شد ان شاء الله.

29 - موفق به تعاون در كارهاي نيك و تقوا مي شود.

30 - به نصرت و ياري خداوند و پيروزي بر دشمنان به كمك خداوند توفيق مي يابد.

31 - هدايت مي شود به نور قرآن مجيد.

32 - نزد اصحاب اعراف معروف مي گردد.

33 - به ثواب طلب علم نائل مي شود ان شاء الله.

34 - از عقوبت هاي اخروي ان شاء الله در امان مي ماند.

35 - در هنگام مرگ به او مژده مي رسد و با او به نرمي رفتار مي شود.

36 - اين دعاي براي فرج، اجابت دعوت خدا و رسول صلي الله عليه و آله است.

37 - با اميرالمومنين عليه السلام محشور و در درجه آن حضرت خواهد بود.

38 - محبوب ترين افراد نزد خداوند مي گردد.

39 - عزيزترين و گرامي ترين افراد نزد پيامبر صلي الله عليه و آله مي شود.

40 - ان شاء الله از اهل بهشت خواهد بود.

41 - دعاي پيامبر صلي الله عليه و آله شامل حالش مي گردد.

فوايد وآثاردعابراي فرج آقا امام زمان(عج)،هيئت زوارالحسين(ع)

 

42 -كردارهاي بد او به كردارهاي خوب تبديل مي شود.

43 - خداوند در عبادت او را تاييد فرمايد.

44 - ان شاء الله با اين دعا عقوبت از اهل زمين دور مي شود.

45 - ثواب كمك به مظلوم را دارد.

46 - ثواب احترام به بزرگتر و تواضع نسبت به او را دارد.

47 - پاداش خونخواهي حضرت سيدالشهدا عليه السلام را دارد.

48 - شايستگي دريافت احاديث ائمه اطهار عليهم السلام را مي يابد.

49 - نور او براي ديگران نيز [در روز قيامت] درخشان مي گردد.

50 - هفتاد هزار نفر از گنهكاران را شفاعت مي كند.

51 - دعاي اميرالمومنين عليه السلام روز قيامت شاملش مي شود.

52 - بي حساب داخل بهشت مي شود.

53 - از تشنگي قيامت در امان مي ماند.

54 - در بهشت جاودان خواهد بود.

55 - مايه خراش روي ابليس و مجروح شدن دل اوست.

56 - روز قيامت هديه هاي ويژه اي دريافت مي دارد.

57 - خداوند عز و جل از خدمتكاران بهشت نصيبش مي فرمايد.

فوايد وآثاردعابراي فرج آقا امام زمان(عج)،هيئت زوارالحسين(ع)،پوستر شهيد محمد علي دولت آبادي

 

58 - در سايه گسترده خداوند قرار مي گيرد و رحمت بر او نازل مي شود مادامي كه مشغول آن دعا باشد.

59 - پاداش نصيحت مومن را دارد.

60 - مجلسي كه در آن براي حضرت قائم - عجل الله تعالي فرجه - دعا شود، محل حضور فرشتگان گردد.

61 - دعا كننده مورد مباهات خداوند قرار مي گيرد.

62- فرشتگان براي او طلب آمرزش مي كنند.

63 - از نيكان مردم محسوب مي گردد.

64 - اين دعا اطاعت از اولياي امر است كه خداوند اطاعتشان را واجب كرده است.

65 - مايه خرسندي خداي عز و جل مي شود.

66 - مايه خشنودي پيامبر مي گردد.

67 - اين دعا خوشايندترين اعمال نزد خداوند است.

68 - دعاگوي فرج حضرتش از كساني خواهد بود كه خداوند در بهشت به او حكومت دهد ان شاء الله تعالي.

69 - حساب او آسان مي گردد.

70 - اين دعا براي او در عالم برزخ انيس و مونس مهرباني خواهد بود.

71 - بهترين اعمال است.

72 - باعث دوري غم ها مي شود.

73 - دعاي هنگام غيبت بهتر از دعاي هنگام ظهور است.

74 - فرشتگان درباره دعا كننده دعا مي كنند.

75 - دعاي حضرت سيدالساجدين عليه السلام - كه نكات و فوايد متعددي دارد - شامل حالش مي شود.

76 - اين دعا تمسك به ثقلين (كتاب و عترت) است.

77 - چنگ زدن به ريسمان الهي است.

78 - سبب كامل شدن ايمان است.

79 - مانند ثواب همه بندگان به او مي رسد.

80 - اين دعا براي فرج از تعظيم شعائر خداوند است.

81 - گوينده اين دعا ثواب كسي را دارد كه با پيامبر صلي الله عليه و آله شهيد شده باشد.

82- ثواب كسي دارد كه در زير پرچم حضرت قائم شهيد شده باشد.

83 - ثواب احسان به حضرت صاحب الزمان عليه السلام را دارد.

84 - دعا ثواب گرامي داشتن عالم را دارد.

85 - پاداش گرامي داشتن شخص كريم را دارد.

86 - دعا كننده در ميان گروه ائمه اطهار عليهم السلام محشور مي شود.

87 - درجات او در بهشت بالا مي رود.

88 - از بدي حساب در روز قيامت در امان مي ماند.

89 - در روز قيامت به بالاترين درجات شهدا نائل مي گردد.

90 - به شفاعت حضرت زهرا سلام الله عليها رستگار مي گردد.

جاي تاسف است كه شخصي از دعا براي فرج آن امام غافل مانده و از اين ثواب بسيار كه بر دعاي آن حضرت مترتب است، محروم بماند .

 

                                               برگرفته از:بخش مهدويت تبيان

 

فوايد وآثاردعابراي فرج آقا امام زمان(عج)،هيئت زوارالحسين(ع)

چگونه امام زمان را در عمل ياري كنيم؟

۱۷۸ بازديد

چگونه امام زمان را درعمل ياري كنيم؟ مقاله مهدويت،پوستر شهيد محمد علي دولت آبادي

 

چگونه امام زمان را در عمل ياري كنيم؟  

مرتبه‌ي ديگر ياري امام عليه السلام ، ياري با عمل است اطاعت از امام در حقيقت با اطاعت اوامر و نواهي الهي تحقق پيدا مي‌كند و با پي گرفتن و قبول اين امر و نهي‌هاست كه انسان مي تواند امامش را ياري رساند .

سفارش امام صادق عليه السلام به تمام شيعيان چنين است :

« به هر كس از شيعيان كه مي بيني از من اطاعت مي كند و سخن مرا مي پذيرد ،سلام برسان و ( بگو) من شما را به تقوي و ورع در دين خود سفارش مي‌كنم و اينكه براي خدا كوشش كنيد ، راستگو باشيد ، اداي امانت كنيد ، سجده‌هاي طولاني كنيد و خوب همسايه داري كنيد كه پيامبر صلي الله عليه و آله اين احكام را آورده‌اند . امانت هر كس را - خوب يا بد كه شما را امين خود دانسته - به او برگردانيد ... با بستگان خود ارتباط و رسيدگي داشته باشيد ، بر جنازه‌هاي آنها ( اهل سنت ) حاضر شويد ، به عيادت بيمارانشان برويد و حقوق آنها را ادا كنيد .»(1)

 

 چگونه امام زمان را درعمل ياري كنيم؟ مقاله مهدويت

 

 امام صادق عليه السلام شيعيان را به تمام نيكويي‌ها و خلق‌هاي مبارك و خير فرا خوانده‌اند. حتي آنها را به ارتباط مناسب با خويشاونداني كه به حقوق امام معترف نيستند ، دعوت كرده‌اند . به حقيقت مي‌توان حكمت اين امر را در آن ديد كه سلوك الهي و نيكو، ديگران را به تشيع جذب مي‌كند به گونه‌اي كه ديگران با ديدن اخلاق مناسب در ما ، آن را منتسب به امام عصر عليه السلام مي‌دانند . لذا ائمه عليهم السلام ما را بر حذر داشته‌اند از ارتكاب اعمالي كه باعث سرزنش شدن ايشان مي شود ما به واسطه‌ي تشيعمان منسوب به اماميم و چون فرزندي براي ايشان ، عملمان به پدرمان منسوب است . همانگونه كه اگر عمل فرزندي نامناسب باشد ، پدر و مادرش ملامت مي‌شوند ، اگر ما نيز درست عمل نكنيم در واقع مايه‌ي سرافكندگي و رسوايي و بدنامي امامان شده‌ايم لذاست كه بسيار به ما سفارش كرده‌اند كه بر خوردتان با ديگران به گونه‌اي نباشد كه ايشان را از دين و از ما -اهل بيت- زده و بريده كنيد ،‌ بلكه چون زيور و زينت ما باشيد و باعث جذب و ربايش ديگران به طريق صحيح گرديد :

« مردم را بدون ( بهره‌‌گيري از ) زبان‌هايتان ] بلكه با اعمال نيكويتان [ دعوت به خوبي‌ها كنيد تا از شما (‌در امر دين) صداقت و ورع ببينيد .» (2)

 

چگونه امام زمان را درعمل ياري كنيم؟ مقاله مهدويت

 

براي مطالعه متن كامل ، روي ادامه مطلب كليك كنيد!!!!!!

اي شهيد گمنام! تو پلاكت را گم كرده‌اي و من هويتم را...

۲۸۶ بازديد

شهيد گمنام،هيئت زوارالحسين(ع)

 

اي شهيد گمنام! تو پلاكت را گم كرده‌اي و من هويتم را...

      حمد و سپاس خداي بي‌نياز و منان را سزاست كه توفيق عهد و پيمان با خون سالار شهيدان و همزيستي و همبستگي با شهداء انقلاب اسلامي و هشت سال دفاع مقدس وشهداي نظم وامنيت (نيروي انتظامي جمهوري اسلامي ايران)را به ما عطا فرمود.
شهيد! وقتي به فكر فرو مي‌روم، مي‌بينم چقدر من و تو وجوه اشتراك زيادي داريم!
من و تو هر دو لباس خاكي به تن داريم! هر دو زميني هستيم! هر دو جهادگريم! هر دو عاشقيم! هردو گمناميم! هردو ينظر بنور هستيم!
هر دو لباس خاكي به تن داريم، چون بسيجي هستيم! هر دو زميني هستيم؛ اما تو آسماني شدي! هر دو جهادگريم؛ تو در راه خدا و ارزش‌ها و من براي زياده‌طلبي! هر دو عاشقيم؛ تو عاشق مولا و من عاشق دنيا! هردو گمناميم؛ تو پلاكت را گم كرده‌اي و من هويتم را! هر دو نظاره‌گر نور هستيم!
من كجا و تو كجا كه شنيدم چقدر راحت چشمت را به روي دنيا و همه لذات آن بستي؛ چشمت را به همه چراغ‌هاي چشمك‌زن شهر بستي، همان چراغ‌هايي كه مصداق بارز «يخرجونهم من‌النور الي الظلمات» است و تو اما چشمت به دنبال ستارگان پر فروغ آسمان بود كه مصداق عيني «يخرجونهم من الظلمات الي النور» است و همين شد كه خود نيز آسماني شدي.
چه اكسير شفابخش بيدارگري خواهد شد، قطرات خونت كه با خاك‌هاي شلمچه يا طلاييه يا شايد با آب‌هاي اروند همراه شد تا در خون سيدالشهداء (ع) حل شود تا براي من كه بعد از سال‌ها به ياد تو افتاده‌ام، فرياد هوشياري باشد كه اي انسان! آيا خبر داري بهاي اين خون چيست؟
وقتي در خاك‌هايي كه روي آن افتاده بودي، قدم مي‌زدم صدايت را شنيدم...!
فرياد ميزدي؛ بهاي اين خون حفظ اسلام است!
بهاي اين خون، زنده ماندن راه سيدالشهدا (ع) است!
بهاي اين خون، دفاع از حق از دست رفته امامان (ع) است!
بهاي اين خون، دفاع از حريم ولايت است!

 

شهيد گمنام،هيئت زوارالحسين(ع)

 

لطفا براي مطالعه كامل متن ،روي ادامه مطلب كليك كنيد!!!!

هيئت زوارالحسين(ع)، مراسم گراميداشت شهيدمحمد علي دولت آبادي

۲۵۵ بازديد

هيئت زوارالحسين(ع) برگزاري مراسم سومين سالگرد پرواز آسماني سرباز رشيد اسلام شهيد محمد علي دولت آبادي

 

نمازجماعت،افطارومراسم گراميداشت سومين سالگرد شهادت شهيد محمّد علي دولت آبادي هيئت زوّارالحسين(ع)

 

افطارروزه داران هيئت زوارالحسين(ع)، سومين سالگرد شهادت استوار دوم محمد علي دولت آبادي

 

به مناسبت گراميداشت سومين سالگشت پرواز آسماني شهيد محمد علي دولت آبادي،هيئت زوارالحسين(ع)بعدازاذان مغرب مراسم يادبودي برگزار نمود.

درابتدا پس از اذان مغرب ،نماز جماعت مغرب وعشاء به امامت حجت الاسلام والمسلمين رضاپور اقامه گرديد وحضار پس از نماز بر سر سفره افطار هيئت زوارالحسين(ع) روزه خود را افطار نموده وسپس پاي سخنان حجت الاسلام والمسلمين رضاپور نشستند.

در ادامه نيز ذاكرين اهل بيت آقايان: مهدي رحمان زاده ومحمد حسين آخوندي به مداحي پرداخته ودر آخربا آرزوي سلامتي براي مقام معظم رهبري وآرزوي شادي ارواح شهدا وامام شهدا مجلس را به پايان رساندند.

 

سخنراني حجت الاسلام والمسلمين رضاپور در مراسم گراميداشت شهيد محمد علي دولت آبادي هيئت زوارالحسين(ع)

 

براي مشاهده كامل عكس ها، رويادامه مطلب كليك كنيد!!!!

مراسم هيئت زوارالحسين(ع)به مناسبت سومين سال پرواز آسماني شهيد محمد علي دولت آبادي

۴۴۵ بازديد

مراسم هيئت زوارالحسين(ع)به مناسبت سومين سالگرد شهادت سرباز رشيد اسلام شهيد محمد علي دولت آبادي

 

هيئت زوارالحسين(ع)به مناسبت سومين سالروز پرواز آسماني سرباز سبزپوش رشيد ايران اسلامي،مراسم نوحه خواني وسينه زني برگزار نمودند. در اين مراسم كه از ساعت18 آغاز شد بچه هاي هيئت با مداحي ذاكرين اهل بيت وسينه زني شوري خاص در محل ايجاد نمودند به طوري كه اين مراسم مورد استقبال بسياري از مردم واهالي محل واقع گرديد.اين مراسم تا اذان مغرب ادامه يافت ودرآخر حضار خود را براي اقامه نماز جماعت به امامت حجت الاسلام رضايي پورحاضر نمودند.

 

مراسم هيئت زوارالحسين(ع)به مناسبت سومين سالگرد شهادت سرباز رشيد اسلام شهيد محمد علي دولت آبادي

 

مراسم هيئت زوارالحسين(ع)به مناسبت سومين سالگرد شهادت سرباز رشيد اسلام شهيد محمد علي دولت آبادي

 

مراسم هيئت زوارالحسين(ع)به مناسبت سومين سالگرد شهادت سرباز رشيد اسلام شهيد محمد علي دولت آبادي

 

براي مشاهده عكس هاي مراسم،روي ادامه مطلب كليك كنيد!!!!

حلول ماه مبارك رمضان برعموم هموطنان عزيز مبارك

۸۹ بازديد

ماه مبارك رمضان، ماه ميهماني خدا

 

حلول ماه مبارك رمضان مبارك:

 

رمضان اسمي از اسماء الهي مي باشد و نبايد آن را به تنهايي ذكر كرد مثلا ً بگوييم رمضان آمد يا رفت، بلكه بايد گفت ماه رمضان آمد، يعني ماه را بايد به اسم اضافه نمود. در اين زمينه هشام بن سالم از حضرت امام محمد باقر (عليه السلام) نقل روايت مي نمايد و مي گويد: ما هشت نفر از رجال در محضر حضرت ابي جعفر امام باقر (عليه السلام) بوديم، پس سخن از رمضان به ميان آورديم. امام عليه السلام فرمود: نگوييد اين است رمضان و نگوييد رمضان رفت و يا آمد، زيرا رمضان نامي از اسماء الله است كه نمي رود و نمي آيد كه شي ء زائل و نابود شدني مي رود و مي آيد، بلكه بگوييد ماه رمضان، پس ماه را اضافه كنيد در تلفظ به اسم، كه اسم، اسم الله مي باشد، و ماه رمضان ماهي است كه قرآن در او نازل شده است و خداوند آن را «مثل» و «عيد» قرار داده است همچنانكه پروردگار بزرگ، عيسي بن مريم (سلام الله عليه) را براي بني اسرائيل مثل قرار داده است، و از حضرت علي بن ابي طالب (عليه السلام) روايت شده كه حضرت فرمود: شما به راستي نمي دانيد كه رمضان چيست (و چه فضائلي در او نهفته است!)

 

ماه مبارك رمضان-شهيد محمد علي دولت آبادي،شهيد قدر

 

واژه رمضان و معناي اصطلاحي آن

رمضان از مصدر «رمض» به مفهوم شدت گرما و تابش آفتاب بر رمل... معنا شده است. انتخاب چنين واژه اي به راستي از دقت نظر و لطافت خاصي برخوردار است چرا كه سخن از گداخته شدن است و شايد به تعبيري دگرگون شدن در زير آفتاب گرم و سوزان نفس و تحمل ضربات بي امانش، زيرا كه رمضان ماه تحمل شدائد و عطش مي باشد، عطشي ناشي از آفتاب سوزان يا گرماي شديد روزهاي طولاني تابستان و عطش ديگر حاصل از نفس سركشي كه پيوسته مي گدازد و سوزشش به راستي جبران ناپذير است. در مقايسه اين دو سوزش، دقيقا ً رابطه عكس برقرار است، بدين مفهوم كه نفس سركش با چشيدن آب، تشنه تر مي گردد وهرگز به يك جرعه بسنده نمي كند و پيوسته آدمي را در تلاش خستگي ناپذير جهت ارضاي تمايلات خود وا مي دارد.
منابع :
1- بحار الانوار، جلد 96، ص 376، طبع اسلاميه
2- بحار الانوار، ج 96، ص 377، طبع اسلاميه

 

ماه مبارك رمضان-شهيد محمد علي دولت آبادي،شهيد قدر

اربعين حسيني

۱۴۹ بازديد

عكس هاي هيئت زوارالحسين(ع) در مراسم اربعين حسيني

 

هيئت زوارالحسن(ع)،شهيد محمد علي دولت آبادي

 

عكس هاي هيئت زوارالحسين در اربعين حسيني

 

براي مشاهده همه عكس ها، روي ادامه مطلب كليك كنيد!!!!!