هيئت هاي مذهبي

حسينيه شهيد محمّد علي دولت آبادي

مقالات عاشورايي - هفت درس از درس هاي عاشورا

۱۳۷ بازديد

هفت درس از درس هاي عاشورا – مقالات عاشورايي – هيئت زوّارالحسين(ع)

هفت درس از درس هاي عاشورا

1-عاشورا و انسانيت

يكي از ماندگارترين پيام هاي عاشورا كه براي تمام بشريت در طول تاريخ،چه مسلمان و چه غيرمسلمان،آموزنده و زندگي سازاست،اين جمله امام(ع) است كه فرمودند: «اگر دين نداريد، لااقل آزاده باشيد.» امام(ع) در اين جمله به اين نكته اشاره مي كند كه انسانيت يك ملاك بسيار ارزشمند است كه جداي از هر دين و مسلك كه انسان ها از آن پيروي مي كنند و مؤمن به خداوند كه يا كافر هستند، يك گوهر دروني در وجود تمام آنهاست كه به نام انسانيت كه اگر هر فرد به آن مراجعه كند، مي تواند راه درست و حقيقت را پيدا كند و حق و ناحق را به واسطه همين گوهر دروني تا حدود زيادي تشخيص دهد.

در جاي ديگرايشان فرمودند: «دين لغلغه دهان شما نباشد.» يعني به مسايل دين به صورت ظاهري نگاه نكنيد بلكه تلاش كنيد تا آن را در زندگي خود متبلور و متجلي كنيد. نمود حضور دين در زندگي ايشان،بزرگي روح، عزت و كرامت انساني، به اسارت نگرفتن روح انسان در دام خواهش ها و وسوسه ها و تسليم نشدن در برابر آنچه انسانيت و روح انساني را ذليل مي كند، خواهد بود. به همين دليل است كه امام(ع) مي فرمايد: «مرگ در مسير عزت،حيات جاودان است.»

2-عاشورا و اميد

امام حسين(ع) در آن شرايط سنگين قبل از شهادتش، خانواده اش را جمع مي كند و به ايشان مي فرمايد: «براي سختي ها و مشكلات آماده باشيد و مطمئن باشيد كه خداوند، شر دشمنان را از شما دور مي كند.»
امام(ع) با اينكه مي داند چه شرايط سختي در انتظار خانواده اش است آنها را براي چنين مصايبي آماده مي كند و به عنوان بزرگ ترين خانواده،اعضاي خانواده اش را متوجه رحمت و عنايت خداوند مي كند و اينكه همه چيز در اراده خداوند است. اين يك پيام خانوادگي دارد براي تمام كساني كه در زندگي با مشكلاتي رو به رو مي شوند و به سرعت دچار افت روحيه مي شوند يا عنان اختيار از كف مي دهند.
امام(ع) در سخت ترين شرايط به خانواده اش روحيه مي دهد و زماني كه حضرت زينب(س) بي تابي مي كند، امام(ع) دست روي سينه خواهرش مي گذارد و مي فرمايد: «مبادا شيطان صبر و شكيبايي تو را از بين ببرد». اينها همه درس هايي است كه ما ازاين واقعه عاشورا مي گيريم و مي توانيم در زندگي، از آنها استفاده كنيم.

هفت درس از درس هاي عاشورا – مقالات عاشورايي – پوستر شهيد محمد علي دولت آبادي-هيئت زوّارالحسين(ع)

لطفا براي ادامه ، اينجا كليك كنيد!!!!

زنان وعاشورا - مقالات عاشورايي

۱۵۱ بازديد

زنان وعاشورا – مقالات عاشورايي – هيئت زوّارالحسين (ع)

زنان و عاشورا

بي ترديد يكي از گروه هاي نقش آفرين در نهضت عاشورا، زنان بودند. اگر اسلام با قيام امام حسين عليه السلام زنده است، سهم بزرگي از آن مربوط به زناني است كه تاريخ، مانند آن را كمتر ديده است.

زنان در كربلا نشان دادند كه تكليف اجتماعي، خاص مردان نيست، بلكه آنان نيز برابر وظيفه شرعي خود بايد به جريان هاي اجتماعي توجه كنند و آنجا كه مسئله حمايت از دين و اقامه حق، به ميان مي آيد تنها با قيام آنان ميسر مي شود، در صحنه حضور يابند.

در اين بخش برآنيم تا با معرفي زنان هاشمي و غيرهاشمي در كربلا، علت حضور و نقش آفريني آنان را در كربلا بيان كنيم. سپس به معرفي شخصيت والاي حضرت زينب كبرا عليهاالسلام مي پردازيم. پس از بيان اصول مدرسه زينبي، شاخص هاي خبررساني آن حضرت را پس از واقعه كربلا بررسي مي كنيم و ويژگي هاي زن عاشورايي و درس هايي را كه زن امروز از زن كربلايي مي آموزد، مي آوريم.

لطفا براي ادامه ، روي ادامه مطلب كليك كنيد!!!!!!

هفت نكته اساسي در كلام رهبري(مدظله العالي) درباره هيئت هاي مذهبي

۱۱۷ بازديد

هفت نكته اساسي در كلام رهبري درباره هيئت هاي مذهبي،پوسترشهيد محمد علي دولت آبادي,هيئت زوارالحسين

هفت نكته اساسي در كلام رهبري(مدظله العالي) درباره هيئت هاي مذهبي

 
رهبر انقلاب(مدظله العالي) رهنمودهايي درباره هيآت مذهبي و مجالس عزاداري حضرت اباعبدالله‌الحسين (ع) ارائه فرموده اند كه بخش هاي مهم بيانات معظم له در ادامه از نظر خواهد گذشت:
 
۱)  هيئتي بودن به معناي نظم اداري نيست/هيئت برخاسته از اراده ديني مردم است
 
   اسم هيئت در آن تبادر عرفى، [به معنى‌‌] بى‌‌نظمى است؛ مي گويند فلانى هيئتى عمل مي كند، يعنى بى‌‌نظم عمل مي كند. خب، هيئتى بودن ـ كه به اصطلاح تعبيرى از بى‌‌نظم بودن است ـ به‌‌خاطر چيست؟ به‌‌خاطر اين است كه وقتى كسى وارد هيئت امام حسين(ع) مي شود، هيچ‌‌كس به او نمي گويد فلان جا بنشين، فلان جا ننشين؛ فلان جور بنشين، فلان جور ننشين؛ كِى بيا، كِى برو؛ كاملاً همه‌‌ تحرّكات، برخاسته‌‌ى از اراده‌‌ مردم و خواست خود مردم است كه آن هم ناشى از ايمان آنها است. اين چيز خيلى خوبى است، اين را بايد نگه داريد؛ يعنى ارتباط هيئت را به ايمان مردم و عشق مردم و جاذبه و گيرايى خود هيئت و خود اين كانون را براى دلهاى مردم بايد نگه داريد، اين را بايد حفظ كنيد، يعنى جورى نشود كه حالت ادارى و مانند اينها پيدا بكند.
 
۲) پايگاه هيئت، حسينيه و مسجد است
 
   به نظر من مراكز شماها حسينيّه‌‌ها است. شما مركز ادارى نمي خواهيد؛ حسينيّه، هيئت، مسجد، مراكز شما اين ها است. يعنى اگر آمديم ما اينجا را وابسته كرديم به يك اداره‌‌اى و يك ساختمانى و طبقه‌ اوّل و طبقه‌‌ دوّم و صندلى گردان و مانند اين ها، اين ديگر هيئت نمي شود؛ مي ترسم اشكال پيدا بكند، نمي گويم قطعاً هيئت نمي شود، امّا به نظرم مي رسد كه طبيعت كار هيئت اين است كه مردم با عشق و شور و اشك بيايند طرف مجلس امام حسين(ع)؛ اين است كه اثر مي كند؛ اين است كه از دلش اين انقلاب مي‌جوشد، يا لااقل مزرَع خوبى براى رشد فضائل انقلابى و معارف انقلابى مي شود.
 
۳) مداحان و گويندگان مراقب حرف هاي غلط باشند
 
   نكته‌‌اي كه خيلى مهم است، همين مسئله‌‌ تربيت نيروها يا حراست از نيروهاى گوينده و خواننده از خطاها و اشتباهات است، اين خيلى مهم است. واقعاً يكى از گرفتارى‌‌هاى ما اين است. حالا اسم مدّاح ها بد در رفته، مخصوص مدّاح ها نيست، مدّاح و غير مدّاح ندارد. از كسانى كه در اين ماجراى منبر رفتن و از عاشورا خواندن وارد بوده‌‌اند ـ اعم از مدّاح و منبرى و مانند اين ها ـ مواردى ديده شده كه حرف هاى نامناسبى از اينها صادر شده. يك وقت حالا من و شما نشسته‌‌ايم، يك حرف غلطى هم از دهان بنده مى‌‌آيد بيرون، چيزى نيست، [چون‌‌] دو نفر پهلو هم نشسته‌‌اند، مهم نيست؛ يك وقت نه، ما هزار نفر، ده هزار نفر، گاهى پنجاه هزار نفر مستمع داريم، گاهى اين جمعيّت تبديل مي شود به جمعيّت هاى ميليونى به‌‌خاطر انتشار؛ اينجا بايد محاسبه بشود كه تأثير يك حرف غلط و نامناسب بر روى ذهن مخاطب چيست. يك عدّه‌‌اى همان حرف غلط را قبول مي كنند و يك معرفت غلطى پيدا مي كنند؛ يك عدّه‌‌اى آن را استنكار مي كنند و اين استنكار موجب مي شود كه از اصل دين زده بشوند؛ بين كسانى و كسانى سرِ اين حرف اختلاف مى‌‌افتد؛ ببينيد، از چند جهت مجارى فساد به‌‌وجود مى‌‌آيد براى يك حرف غلطى كه يك نفر مي زند.
 
۴) به هر قيمتي نبايد مستمع را گرياند
 
   گاهى روضه‌‌خوان‌‌ها روضه‌‌هايى مي خواندند كه معلوم است خلاف است، امّا مي خواندند؛ براى اينكه حالا چهار نفر مستمع دلشان بسوزد و گريه كنند. مگر به هر قيمتى بايد اين كار را كرد؟ حادثه را بيان كنيد؛ با هنرمندى بيان كنند تا مردم دلشان شيفته بشود و منقلب بشود، نه اينكه خلاف بگويند. حالاها هم مي‌شنوم، منبرى يا مدّاح سر منبر خطاب به اميرالمؤمنين(ع) مي كند و مي گويد آقا هرچه دارى از امام حسين دارى! شما فكرش را بكنيد! اين چه حرفى است و اين چه مُهمل‌‌گويى‌‌اى است كه كسى اين‌‌جور درباره‌‌ اميرالمؤمنين(ع) حرف بزند؟ امام حسين(ع) هرچه دارد از اميرالمؤمنين(ع) دارد، امام حسين(ع) هرچه دارد از پيغمبر(ص) دارد؛ چرا نمي فهمند اين معانى و اين مسائل را؟ آن‌‌وقت ادّعا هم دارند، هرچه هم به دهن شان بيايد مي گويند؛ يعنى اينها را خيلى بايد به‌‌نظر من بزرگ بشمُريم.
 
۵) هيئت سكولار نداريم/ علاقمندي به امام حسين(ع) يعني علاقمندي به اسلام سياسي
 
   هيئت ها نمي توانند سكولار باشند؛ هيئت امام حسينِ(ع) سكولار ما نداريم! هركس علاقه‌‌مند به امام حسين(ع) است، يعنى علاقه‌‌مند به اسلام سياسى است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، اسلام خون دادن است، اسلام جان دادن است؛ معناى اعتقاد به امام حسين(ع) اين است. اينكه آدم در يك مجلس روضه يا هيئت عزادارى مراقب باشد كه مبادا وارد مباحث اسلام سياسى بشود، اين غلط است. البتّه معناى اين حرف اين نيست كه هر حادثه‌‌ سياسى در كشور اتّفاق مى‌‌افتد، ما بايد حتماً در مجلس روضه آن را با يك گرايش خاصّى ـ حالا يا اين طرف، يا آن طرف ـ بيان كنيم و احياناً با يك چيزهايى هم همراه باشد؛ نه، امّا فكر انقلاب، فكر اسلام، خطّ مباركى كه امام (رضوان الله عليه) در اين مملكت ترسيم كردند و باقى گذاشتند، اينها بايستى در مجموعه‌‌ها و مانند اينها حضور داشته باشد.
 
۶) جوانان را در هيئت ها هدايت كنيد
 
  شايسته‌‌ترين مجموعه‌‌هايى كه مي توانند براى امام حسين(ع) عزادارى كنند، واقعاً همين مجاهدين فى‌‌سبيل‌‌الله‌‌اند، همين رزمندگانند، همين جوان ها هستند و شما اين را قدر بدانيد و اين را هدايت كنيد؛ هدايت كنيد. اين مي تواند يك چشمه‌‌ خورشيد و چشمه‌‌ نورى باشد براى اِشاعه در مغزها و در فكرها و در دل هاى مخاطبين كه بتواند اينها را از لحاظ معارف اسلامى و معارف دينى بالا ببرد.
 
۷) در محافل هيئت ها به قرآن و معارف قرآني اهتمام بورزيد  
 
   چقدر خوب است كه در محافل هيئت ها، به مسئله‌‌ قرآن ـ قرآن‌‌خوانى و معارف قرآنى ـ اهتمام ورزيده بشود؛ چقدر خوب است كه در اين نوحه‌‌خوانى‌‌ها، مضامين اسلامى، مضامين انقلابى، مضامين قرآنى گنجانده بشود؛  يك وقت هست كه سينه مي زنند و صد بار با تعبيرات مختلف مثلاً مي گويند «حسين واى»، خب اين يك كارى است امّا هيچ فايده‌‌اى ندارد و هيچ چيزى از «حسين واى» انسان نمي فهمد و ياد نمي گيرد. يك وقت هست كه شما در همين مطلبى كه [عزادار] تكرار مي كند و حرفى كه [با آن] سينه مي‌زند، با زبان نوحه و با زبان شعر، يك مسئله‌‌ روز، يك مسئله‌‌ انقلابى، يك مسئله‌‌ اسلامى، يك معرفت قرآنى را مي گنجانيد؛ او وقتى تكرار مي كند، در ذهن او ملكه مي شود؛ اين خيلى با ارزش است، كارى است كه هيچ‌‌كس ديگر غير از شما نمي تواند اين كار را بكند؛ يعنى هيچ رسانه‌‌اى واقعاً قادر نيست كه اين‌‌جور معارف الهى را با جسم و جان و فكر و روح و احساس و عقل و مانند اينها آميخته كند.