پوسترشهيدمحمدعلي دولت آبادي

حسينيه شهيد محمّد علي دولت آبادي

فرهنگ ايثار و شهادت و مساله امنيت ملي

۱۳۱ بازديد

فرهنگ ايثار شهادت و مساله امنيت ملي-پوسترشهيد محمد علي دولت آبادي-شهيدنظم وامنيت

فرهنگ ايثار و شهادت و مساله امنيت ملي

فرهنگ شهادت طلبي عبارت از وضعيت و شرايطي كه طي آن مردم يك كشور بر اساس ميل و علاقه شديد نسبت به باورها، اعتقادات و سرزمين خود اقدام به فداكاري هاي بزرگ؛ بذل جان و دست كشيدن از تمام هستي و دارائي خود مي نمايند.آنان با روحيه اي سرشار از شهادت طلبي،ايثار و از خود گذشتگي آمادگي دارند تا با تمامي تهديدات نسبت هب حيات فيزيكي،اخلاقي، اعتقادي و اجتماعي خود مقابله كنند. نعميق و تحكيم چنين روحيه اي و گسترش آن در بين آحاد افراد يك سرزمين عامل مهم و ركن اصلي در تامين و تداوم امنيت ملي آن سرزمين مي باشد. بر اين اساس اين نوشتار در صدد است تا رابطه اين مهم يعني فرهنگ شهادت طلبي با مقوله بسيار مهم و حياتي امنيت ملي را مورد بررسي و تجزيه و تحليل قرار دهد، در اين مقاله مباحثي همچون مفاهيم، كليات و تعاريف مربوط به امنيت ملي و همچنين خاستگاه اعتقادي شهادت، روحيه و فرهنگ شهادت طلبي و ارتباط آن با امنيت ملي مطالعه و بررسي مي شود كه اميدواريم درك روشن و مفيدي از مساله را ارائه نمايد.

مقالات عاشورايي - هفت درس از درس هاي عاشورا

۱۳۶ بازديد

هفت درس از درس هاي عاشورا – مقالات عاشورايي – هيئت زوّارالحسين(ع)

هفت درس از درس هاي عاشورا

1-عاشورا و انسانيت

يكي از ماندگارترين پيام هاي عاشورا كه براي تمام بشريت در طول تاريخ،چه مسلمان و چه غيرمسلمان،آموزنده و زندگي سازاست،اين جمله امام(ع) است كه فرمودند: «اگر دين نداريد، لااقل آزاده باشيد.» امام(ع) در اين جمله به اين نكته اشاره مي كند كه انسانيت يك ملاك بسيار ارزشمند است كه جداي از هر دين و مسلك كه انسان ها از آن پيروي مي كنند و مؤمن به خداوند كه يا كافر هستند، يك گوهر دروني در وجود تمام آنهاست كه به نام انسانيت كه اگر هر فرد به آن مراجعه كند، مي تواند راه درست و حقيقت را پيدا كند و حق و ناحق را به واسطه همين گوهر دروني تا حدود زيادي تشخيص دهد.

در جاي ديگرايشان فرمودند: «دين لغلغه دهان شما نباشد.» يعني به مسايل دين به صورت ظاهري نگاه نكنيد بلكه تلاش كنيد تا آن را در زندگي خود متبلور و متجلي كنيد. نمود حضور دين در زندگي ايشان،بزرگي روح، عزت و كرامت انساني، به اسارت نگرفتن روح انسان در دام خواهش ها و وسوسه ها و تسليم نشدن در برابر آنچه انسانيت و روح انساني را ذليل مي كند، خواهد بود. به همين دليل است كه امام(ع) مي فرمايد: «مرگ در مسير عزت،حيات جاودان است.»

2-عاشورا و اميد

امام حسين(ع) در آن شرايط سنگين قبل از شهادتش، خانواده اش را جمع مي كند و به ايشان مي فرمايد: «براي سختي ها و مشكلات آماده باشيد و مطمئن باشيد كه خداوند، شر دشمنان را از شما دور مي كند.»
امام(ع) با اينكه مي داند چه شرايط سختي در انتظار خانواده اش است آنها را براي چنين مصايبي آماده مي كند و به عنوان بزرگ ترين خانواده،اعضاي خانواده اش را متوجه رحمت و عنايت خداوند مي كند و اينكه همه چيز در اراده خداوند است. اين يك پيام خانوادگي دارد براي تمام كساني كه در زندگي با مشكلاتي رو به رو مي شوند و به سرعت دچار افت روحيه مي شوند يا عنان اختيار از كف مي دهند.
امام(ع) در سخت ترين شرايط به خانواده اش روحيه مي دهد و زماني كه حضرت زينب(س) بي تابي مي كند، امام(ع) دست روي سينه خواهرش مي گذارد و مي فرمايد: «مبادا شيطان صبر و شكيبايي تو را از بين ببرد». اينها همه درس هايي است كه ما ازاين واقعه عاشورا مي گيريم و مي توانيم در زندگي، از آنها استفاده كنيم.

هفت درس از درس هاي عاشورا – مقالات عاشورايي – پوستر شهيد محمد علي دولت آبادي-هيئت زوّارالحسين(ع)

لطفا براي ادامه ، اينجا كليك كنيد!!!!

هفت نكته اساسي در كلام رهبري(مدظله العالي) درباره هيئت هاي مذهبي

۱۱۶ بازديد

هفت نكته اساسي در كلام رهبري درباره هيئت هاي مذهبي،پوسترشهيد محمد علي دولت آبادي,هيئت زوارالحسين

هفت نكته اساسي در كلام رهبري(مدظله العالي) درباره هيئت هاي مذهبي

 
رهبر انقلاب(مدظله العالي) رهنمودهايي درباره هيآت مذهبي و مجالس عزاداري حضرت اباعبدالله‌الحسين (ع) ارائه فرموده اند كه بخش هاي مهم بيانات معظم له در ادامه از نظر خواهد گذشت:
 
۱)  هيئتي بودن به معناي نظم اداري نيست/هيئت برخاسته از اراده ديني مردم است
 
   اسم هيئت در آن تبادر عرفى، [به معنى‌‌] بى‌‌نظمى است؛ مي گويند فلانى هيئتى عمل مي كند، يعنى بى‌‌نظم عمل مي كند. خب، هيئتى بودن ـ كه به اصطلاح تعبيرى از بى‌‌نظم بودن است ـ به‌‌خاطر چيست؟ به‌‌خاطر اين است كه وقتى كسى وارد هيئت امام حسين(ع) مي شود، هيچ‌‌كس به او نمي گويد فلان جا بنشين، فلان جا ننشين؛ فلان جور بنشين، فلان جور ننشين؛ كِى بيا، كِى برو؛ كاملاً همه‌‌ تحرّكات، برخاسته‌‌ى از اراده‌‌ مردم و خواست خود مردم است كه آن هم ناشى از ايمان آنها است. اين چيز خيلى خوبى است، اين را بايد نگه داريد؛ يعنى ارتباط هيئت را به ايمان مردم و عشق مردم و جاذبه و گيرايى خود هيئت و خود اين كانون را براى دلهاى مردم بايد نگه داريد، اين را بايد حفظ كنيد، يعنى جورى نشود كه حالت ادارى و مانند اينها پيدا بكند.
 
۲) پايگاه هيئت، حسينيه و مسجد است
 
   به نظر من مراكز شماها حسينيّه‌‌ها است. شما مركز ادارى نمي خواهيد؛ حسينيّه، هيئت، مسجد، مراكز شما اين ها است. يعنى اگر آمديم ما اينجا را وابسته كرديم به يك اداره‌‌اى و يك ساختمانى و طبقه‌ اوّل و طبقه‌‌ دوّم و صندلى گردان و مانند اين ها، اين ديگر هيئت نمي شود؛ مي ترسم اشكال پيدا بكند، نمي گويم قطعاً هيئت نمي شود، امّا به نظرم مي رسد كه طبيعت كار هيئت اين است كه مردم با عشق و شور و اشك بيايند طرف مجلس امام حسين(ع)؛ اين است كه اثر مي كند؛ اين است كه از دلش اين انقلاب مي‌جوشد، يا لااقل مزرَع خوبى براى رشد فضائل انقلابى و معارف انقلابى مي شود.
 
۳) مداحان و گويندگان مراقب حرف هاي غلط باشند
 
   نكته‌‌اي كه خيلى مهم است، همين مسئله‌‌ تربيت نيروها يا حراست از نيروهاى گوينده و خواننده از خطاها و اشتباهات است، اين خيلى مهم است. واقعاً يكى از گرفتارى‌‌هاى ما اين است. حالا اسم مدّاح ها بد در رفته، مخصوص مدّاح ها نيست، مدّاح و غير مدّاح ندارد. از كسانى كه در اين ماجراى منبر رفتن و از عاشورا خواندن وارد بوده‌‌اند ـ اعم از مدّاح و منبرى و مانند اين ها ـ مواردى ديده شده كه حرف هاى نامناسبى از اينها صادر شده. يك وقت حالا من و شما نشسته‌‌ايم، يك حرف غلطى هم از دهان بنده مى‌‌آيد بيرون، چيزى نيست، [چون‌‌] دو نفر پهلو هم نشسته‌‌اند، مهم نيست؛ يك وقت نه، ما هزار نفر، ده هزار نفر، گاهى پنجاه هزار نفر مستمع داريم، گاهى اين جمعيّت تبديل مي شود به جمعيّت هاى ميليونى به‌‌خاطر انتشار؛ اينجا بايد محاسبه بشود كه تأثير يك حرف غلط و نامناسب بر روى ذهن مخاطب چيست. يك عدّه‌‌اى همان حرف غلط را قبول مي كنند و يك معرفت غلطى پيدا مي كنند؛ يك عدّه‌‌اى آن را استنكار مي كنند و اين استنكار موجب مي شود كه از اصل دين زده بشوند؛ بين كسانى و كسانى سرِ اين حرف اختلاف مى‌‌افتد؛ ببينيد، از چند جهت مجارى فساد به‌‌وجود مى‌‌آيد براى يك حرف غلطى كه يك نفر مي زند.
 
۴) به هر قيمتي نبايد مستمع را گرياند
 
   گاهى روضه‌‌خوان‌‌ها روضه‌‌هايى مي خواندند كه معلوم است خلاف است، امّا مي خواندند؛ براى اينكه حالا چهار نفر مستمع دلشان بسوزد و گريه كنند. مگر به هر قيمتى بايد اين كار را كرد؟ حادثه را بيان كنيد؛ با هنرمندى بيان كنند تا مردم دلشان شيفته بشود و منقلب بشود، نه اينكه خلاف بگويند. حالاها هم مي‌شنوم، منبرى يا مدّاح سر منبر خطاب به اميرالمؤمنين(ع) مي كند و مي گويد آقا هرچه دارى از امام حسين دارى! شما فكرش را بكنيد! اين چه حرفى است و اين چه مُهمل‌‌گويى‌‌اى است كه كسى اين‌‌جور درباره‌‌ اميرالمؤمنين(ع) حرف بزند؟ امام حسين(ع) هرچه دارد از اميرالمؤمنين(ع) دارد، امام حسين(ع) هرچه دارد از پيغمبر(ص) دارد؛ چرا نمي فهمند اين معانى و اين مسائل را؟ آن‌‌وقت ادّعا هم دارند، هرچه هم به دهن شان بيايد مي گويند؛ يعنى اينها را خيلى بايد به‌‌نظر من بزرگ بشمُريم.
 
۵) هيئت سكولار نداريم/ علاقمندي به امام حسين(ع) يعني علاقمندي به اسلام سياسي
 
   هيئت ها نمي توانند سكولار باشند؛ هيئت امام حسينِ(ع) سكولار ما نداريم! هركس علاقه‌‌مند به امام حسين(ع) است، يعنى علاقه‌‌مند به اسلام سياسى است، اسلام مجاهد است، اسلام مقاتله است، اسلام خون دادن است، اسلام جان دادن است؛ معناى اعتقاد به امام حسين(ع) اين است. اينكه آدم در يك مجلس روضه يا هيئت عزادارى مراقب باشد كه مبادا وارد مباحث اسلام سياسى بشود، اين غلط است. البتّه معناى اين حرف اين نيست كه هر حادثه‌‌ سياسى در كشور اتّفاق مى‌‌افتد، ما بايد حتماً در مجلس روضه آن را با يك گرايش خاصّى ـ حالا يا اين طرف، يا آن طرف ـ بيان كنيم و احياناً با يك چيزهايى هم همراه باشد؛ نه، امّا فكر انقلاب، فكر اسلام، خطّ مباركى كه امام (رضوان الله عليه) در اين مملكت ترسيم كردند و باقى گذاشتند، اينها بايستى در مجموعه‌‌ها و مانند اينها حضور داشته باشد.
 
۶) جوانان را در هيئت ها هدايت كنيد
 
  شايسته‌‌ترين مجموعه‌‌هايى كه مي توانند براى امام حسين(ع) عزادارى كنند، واقعاً همين مجاهدين فى‌‌سبيل‌‌الله‌‌اند، همين رزمندگانند، همين جوان ها هستند و شما اين را قدر بدانيد و اين را هدايت كنيد؛ هدايت كنيد. اين مي تواند يك چشمه‌‌ خورشيد و چشمه‌‌ نورى باشد براى اِشاعه در مغزها و در فكرها و در دل هاى مخاطبين كه بتواند اينها را از لحاظ معارف اسلامى و معارف دينى بالا ببرد.
 
۷) در محافل هيئت ها به قرآن و معارف قرآني اهتمام بورزيد  
 
   چقدر خوب است كه در محافل هيئت ها، به مسئله‌‌ قرآن ـ قرآن‌‌خوانى و معارف قرآنى ـ اهتمام ورزيده بشود؛ چقدر خوب است كه در اين نوحه‌‌خوانى‌‌ها، مضامين اسلامى، مضامين انقلابى، مضامين قرآنى گنجانده بشود؛  يك وقت هست كه سينه مي زنند و صد بار با تعبيرات مختلف مثلاً مي گويند «حسين واى»، خب اين يك كارى است امّا هيچ فايده‌‌اى ندارد و هيچ چيزى از «حسين واى» انسان نمي فهمد و ياد نمي گيرد. يك وقت هست كه شما در همين مطلبى كه [عزادار] تكرار مي كند و حرفى كه [با آن] سينه مي‌زند، با زبان نوحه و با زبان شعر، يك مسئله‌‌ روز، يك مسئله‌‌ انقلابى، يك مسئله‌‌ اسلامى، يك معرفت قرآنى را مي گنجانيد؛ او وقتى تكرار مي كند، در ذهن او ملكه مي شود؛ اين خيلى با ارزش است، كارى است كه هيچ‌‌كس ديگر غير از شما نمي تواند اين كار را بكند؛ يعنى هيچ رسانه‌‌اى واقعاً قادر نيست كه اين‌‌جور معارف الهى را با جسم و جان و فكر و روح و احساس و عقل و مانند اينها آميخته كند.

تاثيرنقش فرهنگ ايثار وشهادت برارتقاء معنوي بسيجيان

۳۳۷ بازديد

فرهنگ ايثاروشهادت،پوسترشهيدمحمد علي دولت آبادي،هيئت زوارالحسين

تاثيرنقش فرهنگ ايثار وشهادت برارتقاء معنوي بسيجيان

مقدمه

آنچه باعث بقاي اسلام و نظام اسلامي است فرهنگ ايثار و شهادت است و اين فرهنگ برگرفته از فرهنگ عاشورا بوده كه ما بايد به آن توجه ويژه اي داشته باشيم. توجه به فرهنگ ايثار و شهادت راز بيمه شدن كشور در برابر دشمنان است. جامعه امروز نيازمند گسترش فرهنگ ايثار و شهادت است كه در اين زمينه همه دست اندركاران وظيفه مهمي را بر عهده دارند. دوران هشت ساله دفاع مقدس مشعلي است كه هميشه فروزان است و نيازهاي فكري و معنوي نسل فعلي و نسل هاي بعدي را تأمين مي كند. و نيازمند معرفي رشادت هاي رزمندگان در طول هشت سال دفاع مقدس به نسل سوم انقلاب است. تفاوت دفاع مقدس ما با بقيه جنگ ها در روحيه معنويت و ايثار و فداكاري رزمندگان بوده است كه اين روحيه در هيچ جنگي در دنيا ديده نشده است. رزمندگان ما خلأ تسليحاتي خود را با معنويت پر مي كردند و اگر لطف خدا و عنايت ائمه اطهار عليهم السلام نبود ما پيروز نمي شديم. واقعيت اين است كه دفاع مقدس از مهم ترين جلوه هاي نقش آفريني معنوي رزمندگان اسلام مي باشد. واقعيت و گرايش رويدادهاي واقعي به سمت ارزش هاي مقدس معنوي مهم ترين رويكردي است كه در دوران دفاع مقدس شكل گرفت. ره آوردي كه اعجاز خود را در 8 سال دفاع مقدس نشان داد و اين دوره تاريخي را تحت پوشش قرار داد حضور رزمندگان و ايثارگراني بود كه بدون هيچ چشم داشتي در مناطق جنگي حاضر مي شدند و سرچشمه همه اين رشادت ها معنويت بوده است. اشتياق و شور رزمندگان براي حضور در جبهه ها وصف ناشدني بود و معنويت آنها باعث تحمل سخت ترين و مشكل ترين وضعيت ها مي شد. بنابراين، ميراث انقلاب ما معنويتي بود كه در دوران دفاع مقدس جامعه را فرا گرفت. از بارزترين جلوه هاي رهبري و نقش معنوي حضرت امام خميني رحمه الله و تأثير شگرف آن بر روحيه ملت و رزمندگان اسلام، هدايت و رهبري ايشان در هشت سال حماسه دفاع مقدس است و اطاعت از فرماندهي از بديهي ترين ويژگي ها و آشناترين شاخصه هاي رزمندگان اسلام است.

در اين مقاله بر فرصت ها و ظرفيت هاي فرهنگ ايثار و شهادت كه برگرفته از ارزش هاي به دست آمده در دوران دفاع مقدس مي باشد و آن هم در بستر معنويت شكل گرفته، تأكيد مي شود. در ادامه همچنين معنويت و تأثير آن در فرهنگ ايثار و شهادت؛ رابطه معنويت و دفاع و جهاد در قرآن؛ نقش كاربردي معنويت؛ فرهنگ ايثار و شهادت و مهندسي آن؛ و... مورد بحث قرار مي گيرد.

فرهنگ ايثاروشهادت،هيئت زوارالحسين(ع)

لطفا براي مشاهده ادامه مقاله ، روي ادامه مطلب كليك كنيد!!!!

زندگينامه سيد وسالار شهيدان امام حسين(ع)

۲۱۸ بازديد

زندگينامه امام حسين(ع)،هيئت زوارالحسين(ع)

زندگينامه سيد وسالار شهيدان امام حسين(ع)

دومين فرزند برومند حضرت علي و(1) در روز سوم ماه شعبان سال چهارم هجرت فاطمه ، كه درود خدا بر ايشان باد، در خانه وحي و ولايت چشم به جهان گشود.

چون خبر ولادتش به پيامبر گرامي اسلام (ص ) رسيد، به خانه حضرت علي (ع ) و فاطمه را فرمود تا كودكش را بياورد. اسما او را در پارچه اي سپيد (2) (س ) آمد و اسما پيچيد و خدمت رسول اكرم (ص ) برد، آن گرامي به گوش راست او اذان و به گوش چپ (3) او اقامه گفت . به روزهاي اول يا هفتمين روز ولادت با سعادتش ، امين وحي الهي ، جبرئيل ، فرود آمد و گفت : سلام خداوند بر تو باد اي رسول خدا، اين نوزاد را به نام پسر كوچك هارون (شبير) چون علي براي تو بسان هارون (5) كه به عربي (حسين ) خوانده مي شود نام بگذار. (4)براي موسي بن عمران است ، جز آن كه تو خاتم پيغمبران هستي .

و به اين ترتيب نام پرعظمت "حسين " از جانب پروردگار، براي دومين فرزند فاطمه (س ) انتخاب شد. به روز هفتم ولادتش ، فاطمه زهرا كه سلام خداوند بر او باد، گوسفندي را براي كشت ، و سر آن حضرت را تراشيد و هم وزن موي سر او (6) فرزندش به عنوان عقيقه (7) نقره صدقه داد.

 

 زندگينامه امام حسين(ع)،هيئت زوارالحسين(ع)،پوستر شهيد محمد علي دولت آبادي

حسين (ع ) و پيامبر (ص )

از ولادت حسين بن علي (ع ) كه در سال چهارم هجرت بود تا رحلت رسول الله (ص ) كه شش سال و چند ماه بعد اتفاق افتاد، مردم از اظهار محبت و لطفي كه پيامبر راستين اسلام (ص ) درباره حسين (ع ) ابراز مي داشت ، به بزرگواري و مقام شامخ پيشواي سوم آگاه شدند. سلمان فارسي مي گويد: ديدم كه رسول خدا (ص ) حسين (ع ) را بر زانوي خويش نهاده او را مي بوسيد و مي فرمود: تو بزرگوار و پسر بزرگوار و پدر بزرگواراني ، تو امام و پسر امام و پدر امامان هستي ، تو حجت خدا و پسر حجت خدا و پدر حجتهاي خدايي كه نه نفرند و خاتم ايشان ، (8) قائم ايشان (امام زمان "عج ") مي باشد.

انس بن مالك روايت مي كند: وقتي از پيامبر پرسيدند كدام يك از اهل بيت خود را بيشتر دوست مي داري ، فرمود:

بارها رسول گرامي حسن (ع ) و حسين (ع ) را به سينه مي فشرد و (9) حسن و حسين را، (10) آنان را مي بوييد و مي بوسيد. ابوهريره كه از مزدوران معاويه و از دشمنان خاندان امامت است ، در عين حال اعتراف مي كند كه : "رسول اكرم را ديدم كه حسن و حسين را بر شانه هاي خويش نشانده بود و به سوي ما مي آمد، وقتي به ما رسيد فرمود هر كس اين دو فرزندم را دوست بدارد مرا دوست (11) داشته ، و هر كه با آنان دشمني ورزد با من دشمني نموده است .

عالي ترين ، صميمي ترين و گوياترين رابطه معنوي و ملكوتي بين پيامبر و حسين را مي توان در اين جمله رسول گرامي اسلام (ص ) خواند كه فرمود: "حسين از من و من از (12) حسينم

حسين (ع ) با پدر

شش سال از عمرش با پيامبر بزرگوار سپري شد، و آن گاه كه رسول خدا (ص ) چشم ازجهان فروبست و به لقاي پروردگار شتافت ، مدت سي سال با پدر زيست . پدري كه جز به انصاف حكم نكرد، و جز به طهارت و بندگي نگذرانيد، جز خدا نديد و جز خدا نخواست و جز خدا نيافت . پدري كه در زمان حكومتش لحظه اي او را آرام نگذاشتند،همچنان كه به هنگام غصب خلافتش جز به آزارش برنخاستند. در تمام اين مدت ، با دل و جان از اوامر پدر اطاعت مي كرد، و در چند سالي كه حضرت علي (ع ) متصدي خلافت ظاهري شد، حضرت حسين (ع ) در راه پيشبرد اهداف اسلامي ، مانند يك سرباز فداكار همچون برادر بزرگوارش مي كوشيد، و در جنگهاي "جمل "، "صفين " و "نهروان " شركت و به اين ترتيب ، از پدرش اميرالمؤمنين (ع ) و دين خدا حمايت كرد و (13) داشت . حتي گاهي در حضور جمعيت به غاصبين خلافت اعتراض مي كرد.

در زمان حكومت عمر، امام حسين (ع ) وارد مسجد شد، خليفه دوم را بر منبر رسول الله (ص ) مشاهده كرد كه سخن مي گفت . بلادرنگ از منبر بالا رفت و فرياد زد: "از منبر (14) پدرم فرود آي ....

زندگينامه امام حسين(ع)،هيئت زوارالحسين(ع)

براي مشاهده متن كامل، روي ادامه مطلب كليك كنيد!!!!